ازرابطه اى به رابطه دیگر،
بدون کمى درنگ،
کمى رودررو شدن با خود، بد نیست
اینها روان آدمى را فرسوده میکند و فرسودگى آغاز تن دادن به بی ارزشى است.
وقتى بی ارزش میشویم در هر رابطه اى میرویم ، در هر آغوشى دنبال امنیت ایم یا شکوه ،
یه روز چشامون را باز میکنیم میبینیم زنگ تفریح شده ایم ،
مردان و زنان شکارچى ، مجردان بیکار، متاهلین سست بنیاد ...
دلت حرمت داره،
بدنت حرمت داره،
من میگم بعضى درنگها و اندیشیدنها و نگران بودنها درسته وقتى جامعه مون اینطورى شده،
من میگم تو کشور ما هر خانواده اى یک یا دو تا طلاق داره و همه در حال انکاریم و فرزندان مون تو فشار روانى و مادى پس از طلاق پودر میشوند و کسى را ملالى نیست؛
من میگم جامعه نمیفهمه، خودت که باید بفهمى عزیز!
با عزت زندگى کن