نصایح زرتشت به پسرش...

آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر. 

 

سحرخیر باش تا کار خود را به نیکی به انجام رسانی. 

 

روح خود را به خشم و کین آلوده مساز؛سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی. 

 

به شرر و دشمنی کسی راضی مشو؛با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی. 

 

راستگو باش تا استقامت داشته باشی؛نه به راست و نه به دروغ قسم مخور. 

 

دورو و سخن چین مباش هیچکس را تمسخر مکن. 

 

در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان ندانند؛مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی. 

 

قبل از جواب دادن فکر کن؛سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی. 

 

متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی؛مغرور و خود پسند مباش زیرا انسان چون مشک 

 

پرباد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نمی ماند...

زندگی...

زندگی یعنی پریدن از روی ارتفاعی بلند که افتخار صعودش با توست و تو میتوانی در حین سقوط 

 

به قدرت پروازی که نصیبت شده نیز فکر کنی و در همان لحظه به حادثه ای که در پایین در انتظارت 

 

است نیز بیندیشی. 

 

ما میتوانیم به لحظه های نیامده و یا دقایقی که هنوز درگیرشان نشده ایم بیندیشیم. 

 

اما چه بخواهیم چه نخواهیم زندگی در جریان است؛با تمام زیبایی ها و آنچه که ما گاهی فکر 

 

میکنیم زشت است.مهم این است که باور داشته باشیم که خدا در کنار ماست و دستانمان در 

 

دستان اوست و او هرگز اجازه نمیدهد که در بازارچه شلوغ زندگی گم شده و به حال خود رها  

 

شویم...